**سریال “جادوگر” به نیمه راه رسید و بالاخره داستان داره خودشو نشون میده. تو قسمتهای پنجم و ششم، دونگ جین (Jinyoung) مهارتهای تحقیق و دادهکاوی خودشو به سطح دیگهای رسوند و به سه پیشرفت مهم رسید که مشخص میکنه آیا می جونگ (Roh Jeong Eui) یه جادوگر هست یا نه. با این حال، قسمتهای اخیر یه سوال اخلاقی مهم رو هم مطرح میکنن.**
از توسعه قانون مرگ گرفته تا اخلاق جمعآوری دادهها بدون رضایت، در اینجا سه پیشرفت کلیدی و یک سوال اخلاقی وجود داره که باید از قسمتهای پنجم و ششم “جادوگر” در نظر بگیرید.
هشدار: خطر لو رفتن داستان قسمتهای 5-6!
**پیشرفت مهم: قانون مرگ**
دونگ جین از قسمت اول از مهارتهای دادهکاوی و تجزیه و تحلیل خودش استفاده میکرده تا ثابت کنه می جونگ جادوگر نیست و همه مرگهایی که بهش مربوط میشه فقط یه تصادف بوده. تو قسمتهای سوم و چهارم، اون یه گزارش رو تحقیق و نوشت تا وجود جادوگرها رو رد کنه و شایعات مربوط به می جونگ رو انکار کنه. اسم گزارش “رد وجود جادوگرها: گزارش مرگ و میر” بود. با این حال، اون خیلی زود متوجه شد که این گزارش نشون میده می جونگ تنها نقطه اتصال بین همه مرگهاست و در حالی که همبستگی به معنای علیت نیست، میتونه به این معنی باشه که اون ممکنه دلیل این مرگها باشه.
تو قسمتهای اخیر، دونگ جین تحقیقات خودشو به سطح دیگهای میبره و به زادگاهش میره تا دادههایی رو برای تحقیق جدیدش جمعآوری کنه. از اونجایی که اون الان از گزارش قبلیش میدونه که می جونگ به نوعی با همه مرگها و حوادث مرتبط هست، رویکرد دیگهای رو در پیش میگیره. دونگ جین به جای اینکه سعی کنه شایعات رو رد کنه، دادههای مربوط به حوادث رو بررسی میکنه تا الگویی رو شناسایی کنه که بتونه از اون برای متوقف کردن چرخه باطل مرگ و حوادث استفاده کنه.
خوشبختانه – یا دقیقتر بگیم، “ماهرانه”، دونگ جین میتونه یه الگوی واضح رو شناسایی کنه که اون رو “قانون مرگ” مینامد. با وجود اینکه بهش قانون میگن، این در واقع یه فرضیه با پنج شرطه. لیست به این صورته:
1. بودن در فاصله 10 متری می جونگ خطرناکه.
2. صحبت کردن باهاش خطرناکه.
3. اینکه اون اسم شما رو بدونه خطرناکه.
4. اعتراف به عشق بهش خطرناکه.
5. اگه همه موارد بالا صدق کنه، مرگ رخ میده. اگه حتی یکی از شرطها وجود نداشته باشه، شما زخمی میشید اما نمیمیرید.
این فرضیه فقط برای مردانی صدق میکنه که روی می جونگ کراش دارن. برای مثال، هر مردی که از نظر احساسی بهش علاقه نداره، مثل پدرش، یا هر زنی، مثل بهترین دوستش یا صاحبخونه، از این “قانون مرگ” در امان خواهد بود.
**پیشرفت مهم: نفرین یا شایعات ساده؟**
یکی از پیشبینیهایی که بینندههای “جادوگر” تو قسمتهای اول کردن این بود که همه مرگها و حوادث اطراف می جونگ شایعات بیاساسه، فقط تصادفهای سادهایه که اتفاقاً به می جونگ مربوط میشه. در حالی که این پیشبینی کاملاً دقیق نیست، به نظر میرسه تا حدی به حقیقت پیوسته.
در طول سفر جمعآوری داده دونگ جین تو زادگاهش تو قسمتهای اخیر، اون با دو نفر ملاقات میکنه که تو دوران دبیرستان می جونگ آسیب دیدن. اونا به دونگ جین میگن که با اینکه مردم اون حوادث رو به می جونگ ربط دادن، هیچکدوم از اونا تو اون زمان روی اون کراش نداشتن، به این معنی که اون دو حادثه صرفاً تصادفی بودن. با این حال، هنوز ثابت نشده که همه حوادث دیگه اشتباه بودن.
**پیشرفت مهم: قانون مرگ دونگ جین رو مستثنی نمیکنه**
از ابتدای سریال “جادوگر”، ما دیدیم که چندین مرد مردن یا زخمی شدن – دقیقاً 40 نفر زخمی و دو نفر مرده. با این حال، با وجود اینکه دونگ جین در مجاورت نزدیک می جونگ بوده، هرگز آسیبی ندیده. یه توضیح میتونه این باشه که اون شرایط “قانون مرگ” رو نداره. نظریه دیگهای که بینندهها مطرح کردن این بود که دونگ جین به دلایلی که هنوز فاش نشده، به نوعی از “قانون مرگ” معاف شده. اما تو قسمتهای اخیر، این پیشبینی رد شده.
حتی اگه دونگ جین با می جونگ صحبت نکنه یا احساسات خودشو نسبت بهش ابراز نکنه، باز هم وقتی یه متر نواری مثل یه حیوان وحشی اون رو خراش میده، زخمی میشه. حالا، چه این حادثه به نفرین ادعایی می جونگ مربوط باشه و چه فقط یه تصادف دیگه باشه، این لحظه میتونه نشون دهنده این باشه که دونگ جین تو قسمتهای آینده آسیب میبینه.
**سوال: ناجی یا مزاحم؟**
تفاوت بین یه ناجی و یه مزاحم چیه و کدوم برچسب برای دونگ جین مناسبتره؟ از قسمت اول سریال “جادوگر”، دونگ جین از دور می جونگ رو زیر نظر داشته و مخاطب بهش علاقهمند شده، شاید چون نقش اصلیه یا چون بازیگری که نقشش رو بازی میکنه جین یانگ (Jinyoung) هست (و چطور میشه کسی جین یانگ رو دوست نداشته باشه؟). با این حال، با آشکار شدن داستان، آدم شروع میکنه به این فکر کنه که آیا اقدامات دونگ جین اخلاقیه یا ما صرفاً به این دلیل ازش حمایت میکنیم که یه بازیگر نقش اول مرد جذابه.
از یه طرف، میشه اقدامات دونگ جین رو با این استدلال توجیه کرد که اون میخواد به می جونگ کمک کنه. با این حال، اون میدونه که نزدیک شدن بهش به این معنیه که ممکنه آسیب ببینه، یا بدتر از اون، بمیره، به همین دلیل تحقیقات خودشو از راه دور انجام میده. اما از طرف دیگه، تا چه حد پیشروی درسته؟ اجاره یه آپارتمان درست روبروی آپارتمان اون، صحبت کردن با بهترین دوست می جونگ پشت سرش، و حالا گرفتن یه شغل تحویل مواد غذایی فقط به این دلیل که بتونه می جونگ رو ملاقات کنه، کدوم یک از این اقدامات اخلاقیه و کدوم یه مرزی رو رد میکنه که نباید رد بشه؟
سریال “جادوگر” از زمان پخش قسمت اول با مشکلات مربوط به ریتم داستان دست و پنجه نرم کرده. خوشبختانه، قسمتهای اخیر تا حدودی این مشکل رو با تمرکز بیشتر روی داستان و تکیه کمتر به فلاشبکها برطرف کردن. حالا، این سوال باقی میمونه: آیا می جونگ بالاخره کنترل داستان خودشو به دست میگیره یا اون به یه دختر درمانده ادامه میده، همونطور که 60 درصد سریال بوده؟