ژانر BL (Boys’ Love) بارها و بارها ثابت کرده که چطور یک داستان عاشقانه دبیرستانی رو خوب از آب درمیاره. معمولاً این سریال‌ها (به جز اونایی که اهل تایلند هستن) کوتاهن، اما ارزش هر ثانیه رو دارن. شخصیت‌های اصلی معمولاً خیلی خجالتی، دست و پا چلفتی و تازه‌کار تو عشق هستن، طوری که ناخودآگاه دلت براتون ضعف میره.

اینجا پنج تا از سریال‌های BL دبیرستانی رو معرفی می‌کنیم که حتماً باید ببینید. به راحتی می‌تونید چندتا از اینا رو تو یه روز تماشا کنید، پس اگه وقتتون کمه ولی یه چیز کیوت می‌خواید ببینید، اینا مناسب شماست.

**هشدار: ممکنه کمی داستان لو بره!**

**1. شانه‌ای برای گریستن (A Shoulder to Cry On)**

لی دا یئول (Lee Da Yeol) با بازی جائه هان (Jae Han)، یه کماندار با آینده‌ای درخشانه، اگرچه مطمئن نیست که بهش علاقه داره یا نه. اون یه زندگی نسبتاً روتین داره و مدرسه و ورزش تنها چیزایی هستن که روشون تمرکز می‌کنه. اما زندگی عادی دا یئول وقتی تغییر می‌کنه که پسر محبوب مدرسه، جو ته هیون (Jo Tae Hyeon) با بازی یه چان (Ye Chan)، اون رو به عنوان هدفش انتخاب می‌کنه.

کمتر کسی می‌دونه که پشت چهره دانش‌آموز بی‌نقص ته هیون، یه آدم حیله‌گره که دوست داره بازی کنه. دا یئول چهره واقعی اون رو می‌بینه و نمی‌خواد باهاش هیچ ارتباطی داشته باشه، اما هر چقدر بیشتر سعی می‌کنه از ته هیون فرار کنه، ته هیون بیشتر می‌خواد دنبالش کنه. پس روزهای دا یئول کم کم پرماجراتر می‌شن.

اونا در موقعیت‌های زیادی قرار می‌گیرن که در نهایت باعث می‌شه به هم نزدیک‌تر بشن. دا یئول متوجه می‌شه که پشت شیطنت‌های ته هیون چیزهای بیشتری وجود داره. مرز بین دشمنی، دوستی و چیزی بیشتر از اون محو می‌شه، اما دا یئول مطمئن نیست که ته هیون هم احساسات مشابهی داره یا نه.

“شانه‌ای برای گریستن” در یک نگاه:

یه دانش‌آموز گوشه‌گیر تبدیل به اسباب‌بازی جدید پسر محبوب سادیستی می‌شه و زندگی آروم قبلیش رو به آشوب می‌کشه. با این حال، این قلدر اونقدرها هم بد نیست و خیلی هم جذابه. منتظر یه شیمی دیوانه‌وار از اولین ملاقاتشون باشید – یه ملاقات-کیوت واقعاً نمادین که حداقل سه بار، احتمالاً بیشتر، دوباره تماشا می‌کنید.

**2. تاکارا-کون و آماگی-کون (Takara-Kun & Amagi-Kun)**

آماگی تایچی (Amagi Taichi) با بازی اوریاما نائو (Oriyama Nao)، یه دانش‌آموز خوشحال و شاده، در حالی که تاکارا شون (Takara Shun) با بازی ساتو آراتا (Sato Arata)، تو گروه محبوب‌های مدرسه است و معمولاً بی‌تفاوت و بی‌علاقه به نظر می‌رسه. به نظر می‌رسه این دو کاملاً با هم متفاوتن، اما هر دو یه دل نه صد دل عاشق همدیگه شدن و این احساسات متقابله.

مشکل اینجاست که یکی‌شون متوجه نیست و دیگری هم خیلی تو لاک خودشه که بخواد تو دنیای واقعی اقدامی کنه. به طرز عجیبی، همه اینا وقتی تغییر می‌کنه که این دو به عنوان همکار انتخاب می‌شن تا علف‌های هرز رو بیرون بیارن و آماگی یه اعتراف ناگهانی می‌کنه. این دو به طور مبهم تصمیم می‌گیرن که مخفیانه با هم قرار بذارن، قبل از اینکه به زبون بیارن چه احساسی به هم دارن.

“تاکارا-کون و آماگی-کون” در یک نگاه:

دو پسر دبیرستانی که به یک اندازه دست و پا چلفتی هستن – یکی از بیرون و دیگری از درون – سعی می‌کنن احساساتشون رو بیان کنن و تو اولین رابطه‌شون با هم ارتباط برقرار کنن. داستان‌سرایی غیرخطی و تغییر در دیدگاه‌های نقش‌های اصلی مرد، یه کمی به این داستان عاشقانه ساده جذابیت اضافه می‌کنه.

**3. هجوم رنگ (Color Rush)**

یئون وو (Yeon Woo) با بازی یو جون (Yoo Jun)، یه دانش‌آموز دبیرستانی معمولیه، با این تفاوت که فقط می‌تونه چیزها رو تو طیف خاکستری ببینه. درست مثل مادرش، اون یه “مونو” (mono) است، اسمی برای افرادی که با دید تک رنگ به دنیا اومدن. تو این دنیا، هر مونو یه شخص خاص داره که بهش می‌گن “پروب” (probe) که می‌تونه اونا رو قادر به دیدن رنگ‌ها کنه، اما پیدا کردن پروب واقعاً نادره.

در مواردی که یه مونو پروب خودش رو پیدا می‌کنه، مونوها می‌تونن وسواسی بشن و این باعث شده که خیلی از مونوها به پروب‌های خودشون آسیب برسونن. این باعث شده که یئون وو از ایده پیدا کردن پروب خودش بترسه، با وجود تمایل پنهانی به دیدن رنگ‌ها.

یئون وو که به یه مدرسه پسرانه منتقل می‌شه، فکر می‌کنه که بالاخره می‌تونه استراحت کنه و نگران برخورد با پروب خودش نباشه. با این حال، معلوم می‌شه که همکلاسی مرموزش که قراره یه آیدل بشه، یو هان (Yoo Han) با بازی هور هیون جون (Hur Hyun Jun)، در واقع پروب اونه.

یو هان از این موضوع خیلی خوشحاله، اما ترس یئون وو از وسواسی شدن باعث می‌شه که بخواد از یو هان دوری کنه. یئون وو سعی می‌کنه فاصله‌اش رو حفظ کنه، اما پروبش مصممه که به یئون وو نزدیک بشه. یو هان قسم می‌خوره که دنیای رنگ رو به یئون وو یاد بده. اینکه کدوم یکی از این دو وسواسی‌تره، قطعاً جای بحث داره.

“هجوم رنگ” در یک نگاه:

یه پسر فوق‌العاده زیبا که پشت یه ماسک پنهان شده، متوجه می‌شه که دانش‌آموز جدید جفت روحی اونه و از جنگیدن برای به دست آوردنش نمی‌ترسه. به نظر می‌رسه این فرضیه یه چرخش مبتکرانه تو ایده جفت روحی است و “هجوم رنگ” قطعاً یه سریال متفاوت تو ژانر BL دبیرستانی کره‌ای است.

**4. جایی که چشم‌های تو می‌مانند (Where Your Eyes Linger)**

نگاه‌های خیره تو این سریال متعلق به کانگ گوک (Kang Gook) با بازی جانگ اویی سو (Jang Eui Soo) است، اما این تا حدودی به خاطر شغلشه. کانگ گوک محافظ هان ته جو (Han Tae Joo) با بازی هان گی چان (Han Gi Chan)، وارث لوس یه شرکت بزرگه. اگرچه این دو تو مدرسه مثل دوست رفتار می‌کنن، اما از نظر فنی تو یه رابطه خدمتکار و ارباب هستن. اما آیا این تمام چیزیه که اونا واقعاً هستن؟ قطعاً نه؛ به هر حال این یه سریال BL است.

کانگ گوک به عنوان محافظش، همیشه باید حواسش به ته جو باشه و این همچنین به این معنیه که باید تماشا کنه که اون با دخترهای مختلف تو مدرسه رابطه داره. ته جو هم عادت داره خیلی صمیمی و لمسی با کانگ گوک رفتار کنه، و این کار رو برای کانگ گوک سخت می‌کنه که به نقشش به عنوان یه محافظ پایبند باشه.

برای کانگ گوک سخت‌تر و سخت‌تر می‌شه که فقط بشینه و ته جو رو از دور تماشا کنه و احساسات حسادت با وظیفه‌اش برای محافظت از ته جو در هم می‌آمیزه.

“جایی که چشم‌های تو می‌مانند” در یک نگاه:

یه پویایی ارباب و خدمتکار که بیشتر از اون چیزیه که به نظر می‌رسه، این یه عاشقانه آروم و تدریجیه که برای درست شدن زمان می‌بره، اما لحظات پر از تنش بین نقش‌های اصلی باعث می‌شه که این انتظار ارزشش رو داشته باشه. خودتون رو برای قسمت‌های کوتاه و یه سریال کوتاه به طور کلی آماده کنید. این قطعاً چیزیه که باید ازش لذت برد و دوباره… و دوباره تماشا کرد.

**5. درباره جوانی (About Youth)**

یه گوانگ (Ye Guang) با بازی لی جن هائو (Li Zhen Hao) محبوبه، خوش تیپه و تو مدرسه عالیه. تقریباً همه اون رو تحسین می‌کنن. دریافت اعترافات بزرگ و مفصل از طرف دخترها تو مدرسه به معنای واقعی کلمه برای اون عادیه. به نظر می‌رسه که دنیا مال اونه، اما پشت صحنه، والدین سختگیرش اون رو تحت فشار شدیدی قرار می‌دن تا خوب عمل کنه.

در یه حباب کاملاً متفاوت، شو چی جانگ (Xu Qi Zhang) با بازی شن جون (Shen Jun) زندگی می‌کنه، یه دانش‌آموزی که تو جمعیت گم می‌شه و بیشتر به خودش می‌چسبه. اما چی جانگ هم اون چیزی نیست که به نظر می‌رسه. اون یه راز کوچیک داره (لزومی نداره که یه راز باشه، فقط چیزیه که در مورد خودش تبلیغ نمی‌کنه).

یه گوانگ وقتی چی جانگ رو تا یه سالن کنسرت دنبال می‌کنه و متوجه می‌شه که خواننده اصلی خوش تیپ با یه لباس قاتل در واقع چی جانگه، این راز رو کشف می‌کنه. به یه روش خیلی هانا مونتانا (Hannah Montana)، چی جانگ عینک‌های خوره ای خودش رو با یه چشم دودی و شلوار جین پاره عوض می‌کنه و تو یه گروه راک اجرا می‌کنه.

به طور قابل درک، یه گوانگ بعد از دیدن اجرای چی جانگ به اون علاقه‌مند می‌شه، اما معلوم می‌شه که چی جانگ از قبل چشمش به آقای محبوب بوده.

“درباره جوانی” در یک نگاه:

پسر ساکت و خوره در واقع یه ستاره راک است و توجه شاهزاده مدرسه‌ای رو جلب می‌کنه که از قبل یه جورایی روش کراش داشته. “درباره جوانی” هم یه معامله دو در یکه، چون عاشقانه فرعی به اندازه عاشقانه اصلی خوبه. موسیقی هم به طور جدی عالیه.

کدوم یکی از این سریال‌ها رو دیدید؟ سریال BL دبیرستانی مورد علاقه شما کدومه؟ تو نظرات به ما بگید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *