**مذاکره پرخطر، ریسک بالا و امواج خروشان!** این سریال حول محور دنیای پر رقابت تجارت و اقتصاد میچرخد، جایی که شانس فقط به عده معدودی رو میکند. “هنر مذاکره” (“The Art of Negotiation”) یک درام خوشساخت است که در پسزمینه دنیای بیرحم ادغامها و اکتسابها اتفاق میافتد. یون جو نو (Yoon Joo No) با بازی لی جه هون (Lee Je Hoon)، استاد مذاکره است و اغلب به عنوان یک اخلالگر در معاملاتش شناخته میشود. او به سئول فراخوانده شده، جایی که دفتر مرکزی شرکت سانین (Sanin Corporation) در آن قرار دارد.
جو نو قبلاً رهبر تیم ادغام و اکتساب (M&A) بوده است. بازگشت او به دستور مدیرعامل سانین، سونگ جه شیک (Song Jae Shik) با بازی سونگ دونگ ایل (Sung Dong Il) و به اصرار دستیار مورد اعتمادش، مدیر ارشد خلاقیت، لی دونگ جون (Lee Dong Jun) با بازی اوه مان سوک (Oh Man Seok) صورت گرفته است. به نظر میرسد فقط جو نو میتواند گروه سانین را که با مشکلات مالی دست و پنجه نرم میکند، نجات دهد. با این حال، ورود جو نو با خصومت مدیر ارشد مالی، ها ته سو (Ha Tae Soo) با بازی جانگ هیون سونگ (Jang Hyun Sung) روبرو میشود. او نفر دوم در فرماندهی و کسی است که خصومت شدیدی با جو نو دارد. ها ته سو زمانی مربی جو نو بوده و نقش مهمی در اخراج او از شرکت داشته است.
جو نو ابتدا به دنبال جذب تیم اصلی خود میرود که شامل وکیل اوه سون یانگ (Oh Soon Young) با بازی کیم ده میونگ (Kim Dae Myeung) و کواک مین جونگ (Kwak Min Jung) با بازی آن هیون هو (Ahn Hyun Ho)، یک ماشین حساب انسانی، میشود. هر دوی آنها نیز توسط مقامات ارشد سانین مورد تحقیر قرار گرفتهاند. به آنها، چوی جین سو (Choi Jin Soo) با بازی چا کانگ یون (Cha Kang Yoon) نیز میپیوندد، کسی که مجذوب جو نو شده و میخواهد از او یاد بگیرد.
اولین مذاکره جو نو، فروش شرکت ساختمانی سانین است که اغلب به عنوان هسته اصلی گروه در نظر گرفته میشود. این تصمیم بسیاری از جمله ها ته سو را شوکه میکند، کسی که تمام تلاش خود را میکند تا برای جو نو دام پهن کند و باعث شکست او شود. مذاکره بعدی زمانی است که جو نو میخواهد یک شرکت بازی برای سانین بخرد و مشخص است که او به یک برنامه بلندمدت نگاه میکند. اما به نظر میرسد که بیشتر از آینده شرکت، ها ته سو و افرادش به دنبال منافع شخصی خود هستند.
بنابراین، آیا فرد مهمتر است یا سازمان؟ برای زنده ماندن در این جنگل بیرحم شرکتی چه باید کرد و آیا جو نو بار دیگر در این هزارتو گم خواهد شد؟ در اینجا سه دلیل برای تماشای “هنر مذاکره” (“The Art of Negotiation”) وجود دارد:
یون جو نو، اخلالگر و استاد مذاکره
افسانه یون جو نو مشهور است و داستانهای او اغلب در راهروهای گروه سانین زمزمه میشود. یو جو نو که به دلیل خونسردی در معاملات تجاری خود، به مار سفید معروف است، یک معما است. این دردسرساز افسانهای، این بار برای نجات گروه سانین از غرق شدن، به آن فراخوانده شده است. و یو جو نو در زمینه ادغام و اکتساب یک متخصص است.
با این حال، او طبق قوانین خودش بازی میکند و اولین قانون این است که هرگز نگذارید کسی بداند به چه فکر میکنید. او به چوی جین سو که زود از کوره در میرود میگوید که همیشه باید کار را به عنوان یک بازی در نظر گرفت و وقتی کسی بیش از حد احساساتی شود، حتماً نتایج منفی به بار خواهد آورد. جو نو بیاحساس است و به نظر میرسد در هر شرایطی آرام است. وقتی یک کودتای تجاری را مدیریت میکند، تنها پاسخ او به پیروزیاش این است که خوش شانس بوده است. مذاکره مانند قمار است، جایی که هیچ قانون یا فرمولی وجود ندارد و اگرچه جو نو باهوش و زیرک است، اما شانس را عامل بزرگی میداند.
اگرچه انواع و اقسام صفتها به اسم او اضافه شده است، اما جو نو کسی نیست که بتوان او را تعریف کرد. او افکار و احساسات خود را برای خودش نگه میدارد. حتی در یکی از پرتنشترین لحظات، او در حال بازی کردن یک بازی ویدیویی نشان داده میشود، حرکات و مانورهایی که او در تجارت استفاده میکند. جو نو همچنین فردی اجتماعی است که به تیم خود ایمان دارد و درگیر پویایی قدرت نیز نمیشود.
لی جه هون با موهای خاکستری نقرهای خود، چهرهای چشمگیر ساخته است. او شجاعت خاموش جو نو، رفتار بیتفاوت او را که تحت تأثیر استرس بازار سهام یا سیاستهای کسانی که میخواهند او را سرنگون کنند، نیست، به خوبی بیان میکند. جو نو به طور ظریف کار میکند و شخصیتی فروتن است و لی جه هون او را با ظرافت یک حرفهای بازی میکند.
تضاد ایدئولوژیک: ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت
آیا اقبال به سراغ شجاعان میرود؟ وقتی مانند یون جو نو درگیر مسائل پیچیده هستید، نمیتوان با اطمینان گفت.
ورود جو نو به سانین با خصومت روبرو میشود، به ویژه از سوی محافظهکاران و تندروهای گروه، در این مورد مدیر ارشد مالی، ها ته سو. جو نو زمانی یک تازهکار زیر دست او بوده است، اما بین این دو کینه زیادی وجود دارد که بیشتر به موفقیت جو نو به عنوان یک مذاکرهکننده مربوط میشود. ها ته سو همچنین به سمت مدیرعاملی چشم دوخته است و مخالف هرگونه تغییری در سلسله مراتب گروه است. او سعی میکند مانع پیشنهاد جو نو برای فروش شرکتهای ساختمانی سانین و این معامله شود. مشخص است که او انگیزههای پنهانی در کل این معامله دارد، به ویژه پروژه بازسازی که قرار است به نفع پیمانکاران باشد تا مردم.
اما جو نو به تکامل با زمان اعتقاد دارد. او متوجه میشود که بزرگترین دلیل عدم سودآوری سانین این است که این شرکت هرگز سعی نکرده در تجارت الکترونیک فعالیت کند. هنگامی که او پیشنهاد میکند که از آنجایی که این یک حوزه در حال رشد است و به سایر مشاغل تابعه گروه سود میرساند، این ایده با اعتراض، به ویژه از سوی ته سو، روبرو میشود.
مشخص است که جو نو میخواهد سانین را نجات دهد و آن را به یک شرکت سودآور تبدیل کند، اما کسانی هستند، به ویژه تصمیمگیرندگان کلیدی در گروه، که در برابر تغییر و رشد شرکت مقاومت میکنند. اگرچه جو نو میتواند در معاملات خود خونسرد باشد، اما به دنبال یک موقعیت برد-برد برای هر دو طرف درگیر است. اما دیدگاه کوتهفکرانه ته سو ناشی از انگیزههای پنهانی خود و منافع شخصی در سود است. ته سو جو نو را به چالش میکشد و برای او دام پهن میکند و حتی آگهی فوت شغلی او را مینویسد. اما جو نو تزلزلناپذیر باقی میماند – او مایل است به هر قیمتی برای بقای سانین خطر کند. اما آیا اقبال با او همراه خواهد بود؟ از این گذشته، در سانین بقا نه برای باهوشترینها، بلکه برای فاسدهاست.
راضی نگه دار مردم در مقابل فردی مردمی
در دنیای سرد و حسابگر تجارت و اقتصاد جایی برای احساسات وجود ندارد. در رقابت شدید و مسابقه برای ثروتمند شدن، فرصت کمی برای پرورش روابط انسانی وجود دارد. ها ته سو و یون جو نو زمانی رابطه مرشد-شاگردی داشتند. با این حال، وقتی ته سو متوجه شد که протеже از او جلوتر میرود، بالهای او را چید و باعث شد از شرکت خارج شود. ته سو به پرورش افراد یا راهنمایی آنها اعتقاد ندارد. اخلاق کاری او مبتنی بر اعمال کنترل و اعتقاد به یک سلسله مراتب شکلگرفته توسط قدرت است. او اطمینان حاصل میکند که فقط افرادی را در اطراف خود داشته باشد که او را راضی نگه دارند، کسانی که از خط او پیروی میکنند، نه اینکه روی آنها پا بگذارند.
از سوی دیگر، جو نو به عنوان یک گوشهگیر ظاهر میشود. او شخصیتی منزوی است و ممکن است فردی مردمی به نظر نرسد. اما برخلاف مربی سابقش، او به ارتقا و توانمندسازی اطرافیانش اعتقاد دارد. وقتی او تیم اصلی M&A خود را تشکیل میدهد، شخصاً اوه سون یانگ و کواک مین جونگ را شناسایی میکند و به استعداد آنها ایمان دارد. او همچنین چوی جین وو تازهکار را به خدمت میگیرد و در هر مرحله او را راهنمایی میکند. او حتی نظرات او را در درک فضای بازی بررسی میکند و به جین وو اعتماد به نفس میدهد. جو نو به همراه داشتن افراد با خود اعتقاد دارد و بدون احساس ناامنی به تخصص آنها احترام میگذارد. او روحیه تیمی را در بین آنها القا میکند.
آیا جو نو و تیم M&A در بازسازی صنایع سانین موفق خواهند شد یا تسلیم شیوههای فاسد ها ته سو و تیمش خواهند شد؟ “هنر مذاکره” (“The Art of Negotiation”) در مورد شرکت نیست، بلکه در مورد افرادی است که آن را میسازند. داستان با شخصیتهای خوشپرداخت، سرعت خود را حفظ میکند و اگرچه گاهی اوقات کمی سنگین به نظر میرسد، اما این نمایش شما را درگیر درامی میکند که روی صفحه نمایش آشکار میشود.







