**حاشیههای اخیر گروه THE BOYZ و نظرات همسایهها!**
اخیراً، گروه THE BOYZ به دلیل جنجالهای مختلف پیرامون اعضای مختلفش، به موضوع داغی در فضای مجازی تبدیل شده.
سون وو (Sunwoo) به خاطر جنجال “AirPod” خود و رفتارش ویدیویی از او پخش شد که باعث ناامیدی بسیاری از کاربران اینترنت شد.
کوین (Kevin)، یکی دیگر از اعضای گروه، به دلیل رفتار بیاحترمانه در طول یک بازی بیسبال مورد انتقاد شدید قرار گرفت.
به تازگی، پستی در Threads توجه بسیاری را به خود جلب کرده که در آن یکی از کاربران اینترنتی پس از همسایگی با این گروه، نظرات خود را به اشتراک گذاشته.
این کاربر در پست خود نوشته:
“میدونم الان دارم این موضوع رو مطرح میکنم، اما تا چند ماه پیش، خونههای جلوی خونه من، خوابگاه گروه آیدل THE BOYZ بود. این یک مجموعه کوچیکه و 70 درصد خونهها خیلی بزرگن، بنابراین اغلب به عنوان خوابگاه استفاده میشدن. 11 عضو گروه از سه خونه استفاده میکردن. من اطلاعات زیادی در مورد آیدلها ندارم، بنابراین مدتی فکر میکردم که اونا کارآموز هستن. وقتی برای اولین بار اونارو دیدم، حس خوبی بهم دادن و یک مرد واقعاً خوش تیپ با ادب جلوی خونه من به من سلام کرد. با خودم فکر کردم، “امیدوارم وقتی شروع به کار میکنن موفق باشن.” آخرین آیدلی که به خاطر میارم گروه BIGBANG هست. به عنوان آیدل، به نظر میرسید به مد علاقه دارن، بنابراین من به استایلشون نگاه میکردم و در راهروی آسانسور بهشون سلام میکردم. با این حال، یک روز بعد از دیدن فید اینستاگرامم فهمیدم که اونا آیدل هستن. مردی که برای اولین بار دیدم و بهش سلام کردم، یانگ هون (Younghoon) بود. او همیشه مودب بود. وقتی فهمیدم به خاطر ساسنگها (Sasaengs) به اینجا نقل مکان کردن، براشون ناراحت شدم و حتی بیشتر مراقب افراد غریبه در آسانسور آپارتمانمون بودم.”
(ساسنگ: طرفداران وسواسی که حریم خصوصی هنرمندان را نقض میکنند)
“چند بار، افراد غریبه از من خواستن که کارت آسانسور رو براشون بزنم، و من امتناع کردم و بهشون گفتم که به عنوان بازدیدکننده ثبت نام کنن. در حالی که مدتی اونجا زندگی میکردم، میدیدم که چمدوناشون تحویل داده میشه، و فکر میکردم، “حتماً از یک برنامه خارج از کشور برگشتن.” وقتی موهای رنگارنگشون رو میدیدم، فکر میکردم، “شاید آلبوم جدیدی در راه باشه؟” براتون ناراحت میشدم، وقتی میدیدم چقدر سرشون شلوغه. بعد، یک بار یک ساسنگ در راه پله اضطراری آپارتمان پنهان شده بود و به یکی از اعضا حمله کرد. هر وقت به خونه میاومدم، آسانسور باربری و راه پله رو چک میکردم تا ببینم کسی اونجا هست یا نه. اعضا بعداً به آرامی نقل مکان کردن، از ترس اینکه محل اقامتشون فاش بشه. این باعث شد بفهمم چقدر برای آیدلها سخته. همه اعضا جوان، بامزه و مودب بودن (من 40 سالمه، بنابراین برای من اونا بچهان). خیلی براشون متاسفم چون همیشه در حالی که نگران ساسنگها بودن به ساکنان تعظیم میکردن. امیدوارم هر جا میرن موفق باشن.”

