عروس خانم، هویتش رو دزدیدند! دلیل این کار مادرشوهر، شوکه‌کننده‌ست!

**در 19 می، داستان شوکه کننده‌ای از یک خانواده در برنامه “کارآگاهان: راز تجارت” (Detectives: The Trade Secret) از کانال A فاش شد.**

آقای “الف” (A)، که در آستانه ازدواج بود، با تیم کارآگاهان ملاقات کرد زیرا احساس می‌کرد رابطه بین پدرش و مادر همسر آینده‌اش مشکوک است.

پدر “الف” یک جراح پلاستیک بود که به دلیل ظاهر خوبش روابط نامشروع زیادی داشت و مادرش وسواس زیادی به ظاهر خود پیدا کرده بود و به جراحی پلاستیک معتاد شده بود.

پس از ملاقات با مادر همسر آینده‌اش، که شرکت کننده سابق مسابقات زیبایی بود، پدر “الف” و مادر همسر آینده‌اش به سرعت به هم نزدیک شدند.

بر اساس نتایج تحقیقات، پدر بدون اطلاع پسرش یک حساب کاربری در رسانه‌های اجتماعی ایجاد کرد و تمام پست‌های مادر همسر آینده‌اش را “لایک” می‌کرد.

“الف” همچنین پدر و مادر همسر آینده‌اش را با هم در بیمارستان پدرش دید. او حتی به یاد آورد که مادر همسر آینده‌اش می‌گفت: “خویشاوند؟ وقتی فقط خودمان هستیم از این کلمه استفاده نکنیم، اوپا (oppa).”

تحقیقات کارآگاهی به این نتیجه رسید که این دو نفر فارغ التحصیلان یک کالج هستند.

مادر “الف” همچنین فاش کرد که پدرش و یک زن را با هم در حال ورود به یک هتل دیده است. “الف” با مادر و عروس آینده‌اش به سرعت به صحنه رفتند. معلوم شد که این دو در حال آماده کردن یک مهمانی غافلگیرانه برای ازدواج او بودند. پدر اعتراف کرد که مادر همسر “الف” اولین عشق او بوده است، اما وقتی برای اولین بار با او ملاقات کرده، طوری رفتار کرده که او را نمی‌شناسد.

با این حال، پرونده به همین جا ختم نشد.

کارآگاه اطلاعات جدیدی را به اشتراک گذاشت مبنی بر اینکه مردی عروس آینده را تعقیب می‌کند. این مرد ادعا کرد که عروس آینده در یک برنامه دوستیابی (dating app) حضور دارد و او با او قرار می‌گذارد.

عروس آینده ادعا کرد که قبلاً هرگز این مرد را ندیده است. سپس کارآگاهان به این نتیجه رسیدند که شخصی در حال دزدیدن عکس‌ها و فیلم‌های عروس آینده است.

به طرز تکان دهنده‌ای، مقصر مادر “الف” بود. او اعتراف کرد که “احساس تنهایی” می‌کند و از طریق مادر همسر “الف” از برنامه دوستیابی مطلع شده است.

مادر “الف” گفت: “من در برنامه دوستیابی ثبت نام کردم، اما هیچ کس با من تماس نگرفت. بنابراین من یک عکس از عروسم آپلود کردم و تماس‌ها سرازیر شد. من در واقع مردی را پیدا کردم که می‌خواست با من ملاقات کند، بنابراین ما برای ملاقات برنامه ریزی کردیم و عکس‌ها و فیلم‌هایی از عروسم را برای او فرستادیم.”

او همسرش را به خاطر بی تفاوتی‌اش سرزنش کرد و اظهار داشت: “فکر کردم می‌توانم انجام این کار را متوقف کنم، اما نتوانستم. من هم می‌خواستم دوست داشته شوم.” در نهایت، او خانه را ترک کرد، زیرا دیگر نمی‌توانست با خانواده‌اش روبرو شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *