🔥💥 3 لحظه که احساسات در قسمت‌های 7 و 8 سریال “Pump Up The Healthy Love” به اوج رسید! 🔥💥

احساسات در سریال “انگیزه برای عشق سالم” (“Pump Up the Healthy Love”) بیداد می‌کنند. می ران (Jeong Eun Ji) از نظر احساسی به هم ریخته و برای رها کردن احساساتش نسبت به دوست پسر سابقش در تلاش است. این موضوع باعث می‌شود احساس درماندگی و سردرگمی کند. به نظر می‌رسد تنها راه حل او، ترک ورزش است. هیون جونگ (Lee Jun Young) سعی می‌کند می ران را تشویق کند و به او یادآوری می‌کند که چقدر پیشرفت کرده است. یک موضوع تکراری در قسمت‌های اخیر، اهمیت پشتکار است—شما همیشه نمی‌دانید تا زمانی که تلاش نکنید، چه توانایی‌هایی دارید. از آنجایی که هیون جونگ با اشتیاق سعی می‌کند به می ران انگیزه بدهد، به نظر می‌رسد او ابتدا باید آنچه را که به او موعظه می‌کند، تمرین کند. در اینجا سه ​​مورد وجود دارد که احساسات در قسمت‌های هفته گذشته به اوج خود رسید!

**هشدار: خطر لو رفتن داستان از قسمت 7 و 8**

**افت احساسی می ران**

می ران اخیراً سطوح بالایی از اکسی توسین را تجربه کرده است. او در میزبانی یک برنامه تلویزیونی زنده برای شرکت خود موفق بوده است. او قدرت به دست آورده، سطح تناسب اندامش بهبود یافته و پینه‌های روی کف دستش نشان افتخار نهایی هستند. با این حال، او نتوانسته راه حلی برای یکی از بزرگترین مشکلات خود پیدا کند: غلبه بر شکست عشقی. دیدن دوست پسر سابقش او را به یک مارپیچ نزولی سوق داده است. او به هیون جونگ می‌گوید که با وجود اینکه بدنش تغییر کرده، ذهنش هرگز تغییر نکرده است. و تنها راه حل این بیماری، ترک ورزش است. غذا خوردن برای سرکوب احساسات، راهی برای مقابله نکردن با قسمت‌های التیام نیافته وجودش است.

هیون جونگ به او می‌گوید که این چیزی نیست جز یک رکود تناسب اندام، و او به او اجازه نمی‌دهد که از خودش دست بکشد. برای ایجاد انگیزه در او، او را به یک میدان تیراندازی می‌برد و از دیدن اینکه او یک تیرانداز ماهر است، شگفت زده و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. فعالیت دومی که او برای او برنامه ریزی می‌کند، بسکتبال است. می ران با شوت کردن توپ با ظرافت یک حرفه‌ای، هیون جونگ را مبهوت می‌کند. او به هیون جونگ می‌گوید که این فعالیت‌ها را برای تحت تاثیر قرار دادن افراد مورد علاقه احتمالی انجام داده است. او همان منطق را زمانی که شروع به ورزش کرد نیز به کار برد، به این امید که دوست پسر سابقش را متوجه خود کند. با وجود اینکه او در هر یک از تلاش‌هایش موفق شده بود، همیشه در جلب محبت مردانی که دوستشان داشت، شکست می‌خورد.

هیون جونگ از او می‌پرسد: آخرین باری که کاری را برای خودش و برای خوشحالی اش انجام داده، چه زمانی بوده است؟ او به می ران می‌گوید که او حس تعلق بسیار اشتباهی دارد. او اعتماد به نفس و پیروزی‌هایش را به جای جشن گرفتن توانایی‌ها و نقاط قوت خودش، به افراد مورد علاقه شکست خورده‌اش نسبت می‌دهد. چه می‌شد اگر مشکل از مردان بود و نه از او، آنطور که او باور کرده بود؟ او به دلیل وابستگی عاطفی به دیگران، قدرتش را از دست داده است.

می ران همیشه خودش را دست کم گرفته است. او به دنبال تایید از محیط اطرافش است. اگر او به شوخی‌های بی‌مزه رئیسش نمی‌خندد، آماده است در مقابل همکارانش کوچک‌نمایی کند، و در روابط، فکر می‌کند اشکالی ندارد که مردان از او سوء استفاده کنند. آیا او آماده است تا لحظه را غنیمت شمارد و از سوء استفاده دیگران از خود جلوگیری کند؟ آیا می ران آماده است برای خودش تصمیمات جسورانه بگیرد؟ برای این کار، او باید از سکونی که او را فرا گرفته است، بیرون بیاید.

**مشکلات رها شدن هیون جونگ**

هیون جونگ از آن دسته افرادی است که از مردم دست نمی‌کشد. او متعهد است که می ران را به باشگاه بازگرداند. اگر او مدام به او پیام نمی‌دهد، به محل کارش می‌رود تا او را برای بازگشت به باشگاه تشویق کند. او به می ران می‌گوید که هرگز از خودش یا افرادی که به او ایمان دارند دست نکشد و هر چیزی را که در این بین می‌آید تحمل کند. او از او می‌پرسد که آیا او واقعاً موفق شده است تمام گره‌های کور گذشته خود را باز کند یا فقط ادعاهای گزاف می‌کند؟ هیون جونگ، با شخصیتی درستکار که دارد، مجبور می‌شود با مسائل عمیق گذشته خود روبرو شود.

هیون جونگ با مربی خود و همچنین صاحب باشگاه 24 ساعته، مدیر دونگ هان چول (Choi Moo Sung) نیز اختلاف داشته است. هان چول به هیون جونگ آموزش داده و به او کمک کرده است تا نه تنها بدنش، بلکه طرز فکرش را نیز تغییر دهد. این دو زمانی دچار سوء تفاهم شدند که هان چول، هیون جونگ را به عنوان یک فرد ضعیف که پس از تجربه شکست عشقی در یک رقابت سازش کرده بود، رد کرد. از آن زمان این دو با هم صحبت نکرده‌اند. حمله قلبی هان چول و کما پس از آن، باعث شده است هیون جونگ فکر کند که این راه هان چول برای رها کردن او است. با وجود اینکه او از باشگاه مراقبت می‌کند، قادر به جمع آوری شجاعت برای روبرو شدن با مربی خود، که اکنون بیدار شده است، نیست. او با قبول چالش می ران، با هان چول روبرو می‌شود. با وجود غلبه احساسات، او با تندی جام قهرمانی خود را از مسابقات بدن‌سازی به او نشان می‌دهد و به او می‌گوید که نه از هان چول و نه از باشگاه دست نمی‌کشد. آدم تعجب می‌کند که چه گذشته‌ای بین این دو مرد بسیار شبیه به هم وجود دارد.

با وجود اینکه او موفق شده است از این یک مانع عبور کند، با ورود دوست دختر سابقش، کانگ سول (Park Hae In) به باشگاه، با رویارویی دیگری مواجه می‌شود. هیون جونگ از این موضوع راضی نیست. او هرگز کانگ سول را به خاطر شکستن قلبش و رها کردنش زمانی که فکر می‌کرد زندگی‌اش را سر و سامان داده، نبخشیده است. او او را به خاطر از دست دادن مقام اول در مسابقه سرزنش می‌کند، که همچنین باعث شده بود مربی‌اش او را ترک کند. به نظر می‌رسد نکته اصلی در داستان این است: آیا مسائل مربوط به رها شدن هیون جونگ می‌تواند ناشی از ترس‌های خودش از کافی نبودن باشد؟ علی‌رغم قدرت و تناسب اندامش، پسر لاغر و نحیف درونش دائماً احساس نامرئی بودن و طرد شدن می‌کند. به نظر می‌رسد هیون جونگ سعی می‌کند قسمت‌های التیام نیافته خود را با ورزش کردن و تلاش برای برتری در تناسب اندام جبران کند.

**آغاز یک مثلث عشقی**

اوضاع در باشگاه 24 ساعته در حال تشدید شدن است. کانگ سول یک نویسنده پرفروش و اینفلوئنسر با طرفداران بسیار زیاد است. ورود او هیجان را به باشگاه می‌آورد. چرا او به جای گزینه‌های مجلل‌تری که در دسترسش بود، به باشگاه زیرزمینی بازگشته است؟ هیون جونگ نسبت به او خصمانه رفتار می‌کند، اما نمی‌تواند چشمانش را از او بردارد، و به نظر می‌رسد که احساسات حل نشده‌ای در آنجا وجود دارد.

در همین حال، می ران از احساسات خود نسبت به هیون جونگ بی تکلف پریشان است. او او را برای یک سفر پیاده‌روی می‌برد تا به او کمک کند تجدید قوا کند و حتی برای او یک جعبه ناهار آماده می‌کند و با مهربانی اعتراف می‌کند که پس از ملاقات با او از غذا خوردن بیشتر لذت می‌برد. این دو یک دوستی راحت را شکل داده‌اند، اما این می ران است که احساسات بیشتری را شروع کرده است. او به زودی پس از آن به باشگاه بازمی‌گردد و نمی‌تواند از احساس جاذبه نسبت به هیون جونگ جلوگیری کند. او مدام تلاش‌های او برای به دست آوردنش و اینکه چگونه به او کمک کرد تا به تناسب اندام بازگردد را به یاد می‌آورد و شیفته می‌شود. دیدن اینکه چگونه هر بار که می ران هیون جونگ را می‌بیند، صورتش سرخ می‌شود و ضربان قلبش بالا می‌رود، بسیار دوست داشتنی است.

می ران از برنامه‌های کانگ سول و رابطه‌اش با هیون جونگ بی‌خبر است، اما با دیدن آنها در کنار هم پریشان می‌شود. کانگ سول قبلاً به می ران اعتراف کرده بود که دوست پسر سابقش فردی وسواسی نسبت به تناسب اندام بوده است. فقط مسئله زمان است که می ران به پویایی‌های جاری بین این دو پی ببرد.

به علاوه، کانگ سول برای می ران یک قرار ملاقات ترتیب داده است. آیا این نقشه او برای خلاص شدن از شر می ران است؟ همچنین دوست پسر سابق می ران نیز وجود دارد که شاهد تبادل نظر بین او و هیون جونگ در خارج از دفترشان است و دچار حسادت می‌شود. او در نهایت اعتراف می‌کند که می‌خواهد دوباره با هم باشند. اکنون می ران خود را معشوق نه یک نفر، بلکه دو مرد می‌بیند. و در حالی که این دقیقاً همان سناریویی است که او همیشه می‌خواسته، اکنون دیگر مهم نیست. می ران اعتراف دوست پسر سابقش را رد می‌کند و به قرار ملاقاتش می‌گوید که علاقه‌ای ندارد.

با این حال، وقتی می ران کانگ سول و هیون جونگ را نزدیک به هم می‌بیند، متحیر و آزرده خاطر می‌شود. همانطور که او بی سر و صدا پشت می‌کند و دور می‌شود، دردش آشکار است. او احساس می‌کند که انگار تاریخ بار دیگر در حال تکرار شدن است. آیا او توجه هیون جونگ به خودش را به عنوان چیزی بیشتر اشتباه تفسیر کرده بود؟ از طرف دیگر، آیا هیون جونگ متوجه خواهد شد که نگرانی او برای می ران می‌تواند چیزی عمیق‌تر باشد، و آیا او می‌تواند شجاعت ابراز احساسات واقعی خود را این بار جمع کند؟ و هدف از بازگشت کانگ سول چیست؟ ما نمی‌توانیم برای قسمت‌های بعدی برای پاسخ به این سوالات صبر کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *