با نزدیک شدن به قسمت‌های پایانی سریال “عشق سالم را پمپاژ کن” (Pump Up the Healthy Love)، اوضاع برای اعضای باشگاه ۲۴ ساعته داره خیلی جدی می‌شه. به نظر می‌رسه عشق، حسادت، دلشکستگی و یه رسوایی از تمرینات و برنامه‌های غذایی سبقت گرفتن. از یه طرف، می ران (Mi Ran) با بازی جونگ اون جی (Jeong Eun Ji) داره با احساسات قوی خودش نسبت به هیون جونگ (Hyeon Joong) با بازی لی جون یانگ (Lee Jun Young) دست و پنجه نرم می‌کنه و از طرف دیگه، با حسادت داره در مورد رابطه بین هیون جونگ و کانگ سول (Kang Sol) فکر می‌کنه. یه حادثه غم‌انگیز که برای کانگ سول اتفاق می‌افته، هیون جونگ رو به دردسر بزرگی می‌ندازه و منجر به ناپدید شدنش می‌شه. حالا می ران و بقیه اعضای باشگاه ۲۴ ساعته باید دست به کار بشن و برای هیون جونگ و باشگاه، بهترین استفاده رو از روز ببرن.

در اینجا سه لحظه تلخ و شیرین از قسمت‌های اخیر سریال “عشق سالم را پمپاژ کن” (Pump Up the Healthy Love) رو براتون آوردیم.

**هشدار: خطر اسپویل از قسمت‌های ۹ و ۱۰!**

**می ران، احساساتش رو رو می‌کنه**

می ران خیلی سخته که احساساتش رو پنهون کنه. از وقتی فهمیده که احساسش نسبت به هیون جونگ یه عشق واقعیه، اوضاع براش سخت‌تر شده. بعد از اینکه هیون جونگ و کانگ سول رو با هم توی هتل می‌بینه، دلش می‌شکنه و سعی می‌کنه از هر دوشون فاصله بگیره. اما اعضای باشگاه هم با “شیپ” کردن (اصطلاحی برای آرزوی رابطه عاشقانه داشتن دو نفر) این زوج به اصطلاح جدید، اوضاع رو بدتر می‌کنن.

می ران با یه چهره شجاع به خواهرش می‌گه که این بهترین کاره، چون هیون جونگ اونقدر به تناسب اندامش وسواس داره که همیشه اون در اولویت دوم قرار می‌گیره. مشخصه که داره سعی می‌کنه خودشو دلداری بده و از آسیب دیدن بیش از حد جلوگیری کنه.

می ران که داره تلاش می‌کنه احساساتش رو پنهون کنه، در حضور کانگ سول و هیون جونگ خیلی معذب می‌شه. کانگ سول متوجه تغییر رفتار اون می‌شه و ازش می‌خواد که باهاش ملاقات کنه. می ران که نمی‌تونه جلوی کنجکاوی‌اش رو بگیره، مستقیماً از کانگ سول در مورد چیزی که توی هتل دیده، می‌پرسه. در جواب، کانگ سول یه ویدیو بهش نشون می‌ده و توضیح می‌ده که هیون جونگ فقط داشته بهش کمک می‌کرده تا یه ویدیوی ورزشی ضبط کنه. می ران خیلی خوشحال می‌شه، انگار که بزرگ‌ترین مانع رو پشت سر گذاشته. اما این خوشحالی دیری نمی‌پاید.

می ران که هنوز در حضور هیون جونگ خیلی عصبیه، ناخواسته باعث یه حادثه کوچیک توی باشگاه می‌شه. برای جبران، داوطلب می‌شه که به هیون جونگ در سازماندهی یه کمپ “تناسب اندام در طبیعت” کمک کنه. اما وقتی متوجه می‌شه که هیون جونگ دائماً به کانگ سول توجه می‌کنه، امیدش دوباره ناامید می‌شه.

از اینکه سر هیون جونگ رو با دستش محافظت می‌کنه تا خوندن یه تصنیف غمگین، می ران همچنان به قلب و احساساتش چنگ می‌زنه. حتی همه رو مجبور می‌کنه بازی “حقیقت یا جرأت” رو بازی کنن تا هیون جونگ رو وادار کنه حقیقت رو در مورد خودش و کانگ سول بگه. اون جواب می‌ده که اونها در گذشته همدیگه رو خیلی خوب می‌شناختن.

فشار این وضعیت در نهایت باعث می‌شه که حالش بد بشه. می ران برای جلب توجه هیون جونگ، عمداً داروی تجویز شده کانگ سول رو می‌خوره، یا حداقل فکر می‌کنه که این کار رو می‌کنه. در حالی که این کار باعث جلب توجه و نگرانی هیون جونگ می‌شه، اما وقتی مشخص می‌شه که فقط یه قرص گوارش معمولی خورده، نقشه‌اش برملا می‌شه. اما نکته دوست داشتنی اینه که هیون جونگ اون رو قضاوت نمی‌کنه و سرزنش نمی‌کنه، بلکه به آرومی اون رو با پای برهنه به کمپ برمی‌گردونه. کارهاش بلندتر از کلمات صحبت می‌کنن، اما می ران خیلی آشفته‌اس که این جزئیات کوچیک رو متوجه نمی‌شه.

کانگ سول با دیدن اونها، مستقیماً ازش می‌پرسه که آیا می ران به هیون جونگ علاقه داره و به مهربونی بهش هشدار می‌ده که پسرهایی که عاشق تناسب اندام هستن، خیلی عجیب و غریبن. کانگ سول یه اعتراف دیگه هم داره، که تحسینش نسبت به می رانه. اون صداقت و اخلاص می ران رو تحسین می‌کنه و اون رو به خاطر بی‌پرده و از نظر احساسی پاک بودنش تحسین می‌کنه. می ران که تحت تأثیر این تعریف صمیمانه قرار گرفته، احساس قدرت می‌کنه و به نظر می‌رسه که بالاخره شجاعت خودش رو پیدا کرده.

با این حال، یه تراژدی رخ می‌ده. کانگ سول که حالش بد بوده، تسلیم بیماری‌اش می‌شه و هیون جونگ هم متعاقباً از باشگاه ناپدید می‌شه. اما این بار، می ران مصممه که از هیون جونگ، یا از خودش، دست نکشه.

**آزمون سخت هیون جونگ**

ناراحتی اولیه هیون جونگ از بازگشت کانگ سول به تدریج به همدلی عمیق تبدیل می‌شه. بعد از اینکه اعتراف می‌کنه که بیماری لاعلاج داره، مصمم بودنش رو برای ادامه تمرین با وجود شرایطش ابراز می‌کنه. کانگ سول فاش می‌کنه که عمداً قبل از مسابقه رابطه‌شون رو تموم کرده، چون می‌خواسته همون درد عاطفی رو که خودش در طول رابطه‌شون تحمل کرده بود، تجربه کنه. هیون جونگ بالاخره کانگ سول رو درک می‌کنه.

اون ازش می‌خواد که ازش حمایت کنه تا به تمریناتش ادامه بده. هیون جونگ که همدل و صمیمانه نگران اونه، کاملاً خودش رو وقف کمک بهش می‌کنه. هیون جونگ نسبت به کانگ سول توجه، تمرکز و اغماض داره. اون که به خاطر دست نکشیدن از کسانی که به باشگاهش میان معروفه، تمام وقت و انرژی خودش رو صرف حمایت ازش می‌کنه.

اما وقتی کانگ سول تسلیم بیماری‌اش می‌شه، برای اتفاق اجتناب‌ناپذیر آماده نیست. هیون جونگ ویران می‌شه. خبر مرگش به سرعت در سراسر فضای عمومی پخش می‌شه و توجه و جنجال ناخواسته‌ای رو به خودش جلب می‌کنه. اون به اشتباه به مشارکت در مرگش متهم می‌شه و داستان‌های هیجان‌انگیزی به صورت آنلاین در مورد اون و باشگاهش پخش می‌شه. از اونجایی که اون هدف واکنش عمومی قرار می‌گیره، هیون جونگ که معمولاً خونسرد هست، تصمیم می‌گیره از باشگاه و زندگی همه ناپدید بشه.

وقتی همه شروع به جستجوی اون می‌کنن، می ران متوجه می‌شه که هیون جونگ – که هرگز زندگی خارج از تناسب اندام و برنامه‌های باشگاه رو تجربه نکرده بود – حالا به عنوان راننده تحویل کار می‌کنه. اون تنها علاقه‌ای رو که زمانی معرفش بود، رها کرده. آیا این زندگی جدید در گمنامی، نوعی توبه و تبعید خودخواسته است؟ مشخص می‌شه که داره خودش رو به خاطر چیزی که هرگز تقصیر اون نبوده، مجازات می‌کنه.

می ران ازش می‌خواد که درک کنه که کانگ سول دلایل خاص خودش رو برای مردن با یه بدن قوی و خوش‌فرم داشته. به همین دلیله که انتخاب کرده بود عکسی از خودش در حال ورزش در مراسم یادبودش به نمایش گذاشته بشه – این راهی بود برای اینکه به همه بگه حتی در مواجهه با مرگ هم دست از کار نکشن.

چرا هیون جونگ از قبل هر چیزی رو که زمانی ازش دفاع می‌کرد، تسلیم می‌کنه؟ آیا واقعاً همون آدم ضعیفیه که اغلب بهش متهم می‌شد – دست کشیدن بدون مبارزه؟

می ران سعی می‌کنه اون رو برگردونه، اما اون همچنان مصممه. در یه لحظه سبک‌دلانه و در عین حال لمس‌کننده، ۱۳ جعبه کیک برنجی تند سفارش می‌ده فقط برای اینکه توجهش رو جلب کنه و وادارش کنه حرف بزنه. با این حال، هیون جونگ که هرگز به راحتی احساساتش رو بیان نمی‌کنه، به سادگی ازش می‌خواد که تنهاش بذاره. می ران به تشویق اون ادامه می‌ده و یه لحظه دوست داشتنیه وقتی کیک‌های برنجی سرخ شده رو باهاش شریک می‌شه. اون به طرز بامزه‌ای اعتراف می‌کنه که از خوردنش لذت می‌بره. آیا این راهی بود برای ابراز احساساتش نسبت به می ران؟ اون به یاد می‌آره که چطور در یکی از تحویل غذاها توقف کرده بود تا بهش خیره بشه و با حسرت بهش نگاه کنه.

اگرچه روحیه اون شکسته شده و تقریباً شکست رو پذیرفته، اما متوجه نمی‌شه که هنوز افرادی هستن که ازش دست نکشیدن. اما آیا هیون جونگ مایل به بازگشته؟

**مبارزان باشگاهی که از هیون جونگ حمایت می‌کنن**

نیکوکاری هیون جونگ حمایت فوق‌العاده‌ای رو از طرف همه براش به ارمغان میاره. از اونجایی که باشگاه دائماً توسط شکارچیان تیتر آزار و اذیت می‌شه، اعضا دور هم جمع می‌شن. می ران همه رو در باشگاه تشویق می‌کنه که متحد بشن و از هیون جونگ یا باشگاه دست نکشن، درست همونطور که اون هرگز از اونها دست نکشیده بود.

حتی وقتی صاحبخونه تهدید می‌کنه که اونها رو به خاطر پرداخت نکردن اجاره و دریافت پیشنهاد بهتری از یه مستأجر احتمالی بیرون می‌کنه، هیچ کدوم از اونها دست نمی‌کشن. اعضا با شیفت دادن و بیدار موندن تمام شب، ثابت می‌کنن که همگی در حمایت از هیون جونگ و باشگاه، برای یکی و یکی برای همه هستن.

الکس (Alex) با بازی لی سونگ وو (Lee Sung Woo)، که نماد شاد باشگاهه، به خجالتی بودن و غیر رویارویی بودن معروفه. اگرچه هیون جونگ رو خیلی احترام می‌ذاره، اما از زندگی شخصی خودش محافظت می‌کنه. با این حال، یه جنبه متفاوت از الکس که معمولاً ساکته، دیده می‌شه. اون با گروهی از نوجوانان که به هیون جونگ بد می‌گن مقابله می‌کنه و بالاخره داستان خودش رو فاش می‌کنه. الکس از یه خانواده ثروتمند و با نفوذ می‌آد و مادرش مجبورش کرده بود که پزشکی بخونه. اون نه تنها از تحصیلاتش دست کشیده بود، بلکه به طور کامل خودش و زندگیش رو هم رها کرده بود. این هیون جونگ بود که اون رو نجات داد و بهش کمک کرد تا وارد مسیر تناسب اندام بشه. الکس توضیح می‌ده که مردی که فداکاره و هیچ نفع شخصی در سودهای تجاری نداره، هرگز اصول اخلاقی خودش رو زیر پا نمی‌ذاره. به زودی مشخص می‌شه که مستأجر جدید کسی نیست جز مادر الکس، که بالاخره نظرش عوض شده و پسرش و خواسته‌هاش رو درک می‌کنه.

ایم سونگ ایم (Im Sung Im) با بازی پارک سونگ یون (Park Sung Yeon)، یکی از قدیمی‌ترین اعضا و رهبر گروه بدنام “جادوگران سه‌گانه” در باشگاه، هم یه نقشه برای درس دادن به همه شایعه پراکن‌ها می‌کشه. اون اعلام می‌کنه که در شبکه‌های اجتماعی درباره هیون جونگ، که اون رو فردی غیرعادی و دیوونه تناسب اندام توصیف می‌کنه، صحبت می‌کنه. همونطور که همه منتظرن بزرگ‌ترین رسوایی آشکار بشه، کل باشگاه، از جمله الکس و رزا (Rosa) با بازی لی می دو (Lee Mi Do)، دستاوردها و خوبی‌های خالص هیون جونگ رو بازگو می‌کنن.

این یه لحظه عمیقاً تأثیرگذاره. هیون جونگ که معروفه که جلوی اشک‌هاش رو می‌گیره، چون معتقده ترکیب عضلاتش رو مختل می‌کنه، شکسته می‌شه و احساساتش رو آشکارا نشون می‌ده. نه تنها اعضا، بلکه رقیب و دشمن دوستش، روی (Roy) با بازی کیم کوان (Kim Kwon) هم از هیون جونگ حمایت می‌کنه. هیون جونگ بهش اعتماد کرده بود که از باشگاه و مردمش مراقبت کنه.

همونطور که هیون جونگ با استقبال گرم به باشگاه برمی‌گرده، مشخصه که یه تغییری هم در شخصیتش ایجاد شده. اون احساساتش رو آشکارا نشون می‌ده، به خصوص نسبت به می ران. یه لحظه شیرین زمانیه که سعی می‌کنه کیک‌های برنجی‌ای رو که براش آورده از بقیه پنهون کنه و نزدیک بود بغلش کنه، و چهره هیون جونگ نرم می‌شه. لبخند پهن روی صورتش دل رو آب می‌کنه.

بالاخره وقتشه که هیون جونگ تندخو جنبه رمانتیک خودش رو نشون بده و می ران هم بالاخره عشق واقعی خودش رو تجربه کنه. چه چیزی در انتظار اونها و باشگاهه؟ قسمت پایانی همه جواب‌ها رو خواهد داشت.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *