باید به سریال “انگیزه ای برای دوست داشتن” (Pump Up the Healthy Love) برای این که حس خوبی در مورد ورزش کردن به آدم میده، تبریک گفت. آدم با دیدن این که “دو هیون جونگ” (Do Hyeon Joong) با بازی “لی جون یانگ” (Lee Jun Young) کاری میکنه مشتری هاش بپرن، وزنه بزنن، لانژ برن و اسکات بزنن، و همزمان مزایای درست غذا خوردن رو بهشون میگه، یه جورایی آدرنالین خونش بالا میره.

اوضاع یه کم توی باشگاه 24 ساعته هیون جونگ متشنج شده. عضوهای زیادی ندارن و حتی “لی می ران” (Lee Mi Ran) با بازی “جونگ اون جی” (Jeong Eun Ji)، که توی برنامه تمرینی ویژه هیون جونگ ثبت نام کرده، میخواد پولش رو پس بگیره. برای اضافه کردن به این استرس، یه باشگاه خیلی مدرن درست روبروی باشگاه 24 ساعته باز شده و داره عضوهاشون رو می دزده.

هیون جونگ اصلا حال و حوصله خودنمایی نداره. قضیه اینه که فقط داره خالی می بنده و هیچ کاری ازش بر نمیاد؟ اما این بار توی قسمت های جدید سریال “انگیزه ای برای دوست داشتن” قراره با شخصیت زیر این همه عضله آشنا بشیم.

هشدار: در ادامه این مطلب، داستان قسمت های 3 و 4 لو میره!

1. **چهره خونسرد هیون جونگ**

جایگاه هیون جونگ به عنوان مدیر در خطره. باشگاه تقریبا هیچ عضو جدیدی نداره و یه باشگاه شیک و پیک درست روبروی باشگاهشون باز شده.

یه کارمند دیگه هم توی باشگاه هست به اسم “چوی رزا” (Choi Rosa) با بازی “لی می دو” (Lee Mi Do). رزا به خاطر مهارت هاش توی ارتباط با مردم معروفه و خیلی تلاش میکنه عضوهای جدید بیاره. اون به هیون جونگ هشدار میده که اگه باعث بشه مردم از باشگاه فراری بشن و نتونه عضو جدید جذب کنه، اخراج میشه. اما هیون جونگ بهش میگه که عضوها میان. به هر حال، هیچ مربی ای بهتر از اون وجود نداره.

برای اضافه کردن به بدبختی هاشون، “روی” (Roy) با بازی “کیم کوان” (Kim Kwon)، که صاحب باشگاه جدیده، با هیون جونگ مشکل داره. معلومه که یه گذشته ای بین این دوتا هست. اون با رفتارهای منفعلانه-تهاجمی با هیون جونگ، تهدیدش میکنه که رازش رو برملا میکنه، اینکه این بدنی که هیون جونگ با افتخار به نمایش میذاره، به طور طبیعی ساخته نشده. آیا هیون جونگ چیزی رو پنهان میکنه؟

هیون جونگ خونسرده و پوکر فیسه، و مشخصه که زیاد به روی یا تهدیدهاش اهمیت نمیده. اما وقتی بعضی از عضوهاش، از جمله می ران، برای یه جلسه به اون باشگاه میرن، هیون جونگ کنجکاو میشه بدونه چه خبره. اون حتی به صورت مخفیانه میره تا می ران و امکانات اون باشگاه رو چک کنه، و حالت های صورتش خیلی خنده داره. هیون جونگ معتقده که نه تنها باید حرف زد، بلکه باید عمل هم کرد، و تناسب اندام فقط یه کسب و کار نیست، بلکه یه سبک زندگیه.

می دو بهش هشدار میده که جدا از رفتار از بالا به پایینش با عضوها، امکانات خیلی معمولی باشگاهشون باعث میشه نتونن با رقیب ها رقابت کنن، اما هیون جونگ اهمیتی نمیده. طبق شایعات، عشقش به تناسب اندام هم باعث شده بین اون و عشق بزرگ زندگیش فاصله بیفته. هیون جونگ هم که اینطوریه، این موضوع رو هم پذیرفته و به زندگیش ادامه داده… با ورزش کردن.

2. **به آدم ها فرصت دادن**

هیون جونگ بیشتر از اینکه بقیه خودشون رو باور داشته باشن، اون ها رو باور داره. ممکنه باشگاه 24 ساعته عضوهای زیادی نداشته باشه، اما تمرکز هیون جونگ روی اینه که به کسایی که توی باشگاهش ورزش میکنن کمک کنه بهترینِ خودشون باشن.

“کانگ چول نام” (Kang Cheol Nam) با بازی “جو جونگ چی” (Jo Jung Chi) کمبود وزن داره و تا حالا توی زندگیش نتونسته ورزش کنه. چول نام که به خاطر جثه کوچکش همیشه مورد آزار و اذیت قرار می گرفته، بعد از اینکه ارزیابی دقیق هیون جونگ از ترکیب بدنی و کمبودهاش رو میشنوه، به باشگاه هیون جونگ ملحق میشه. هیون جونگ خودش رو وقف تمرین دادن چول نام میکنه. اون با روش تند و خشن خودش، اون رو تشویق میکنه و از محدودیت هایی که برای خودش تعیین کرده فراتر می بره. اون حتی از می ران میخواد بهش کمک کنه روی اشتهای چول نام کار کنه، چون این مرد هیچ علاقه ای به غذا نداره، که منجر به یه سری صحنه های خنده دار میشه که توش می ران اون رو به رستوران های خوشمزه مختلف می بره و در عین حال به طور جدی بهش آموزش میده.

این استراتژی نتیجه میده و چول نام وقتی شجاعانه با زورگوی محله شون مقابله میکنه، اعتماد به نفس پیدا میکنه. چول نام که از هیون جونگ به خاطر باورش بهش سپاسگزار شده، باشگاه رو به بقیه معرفی میکنه، از جمله یه قهرمان سنگین وزن معروف.

هیون جونگ که جایگاهش رو به عنوان مدیر حفظ کرده، از رزا میخواد از مدیریت باشگاه دست بکشه. اون میخواد رزا توی مسابقه بدنسازی زنان شرکت کنه. با اینکه بقیه فکر میکنن اون داره بچه بازی درمیاره و میخواد رزا رو فراری بده، اما اصلا اینطور نیست. اون که میدونه رزا یه مربی واجد شرایط هست، میخواد مهارت هاش رو ارتقا بده و به پتانسیل و توانایی هاش بیشتر از خودش باور داره. اون که رزا رو برای سخت تر تمرین کردن تحت فشار میذاره، خیلی دوست داشتنیه وقتی به ایجاد فضای تمرینی عالی برای رزا کمک میکنه. اون حتی با کمال میل بینش های خودش رو از مسابقه بدنسازی با رزا به اشتراک میذاره. یه لحظه بامزه اونجاست که با توجه به جثه بزرگش، وقتی بهش یاد میده چطوری فیگور بگیره، حرکات روانی داره.

رزا از این نگرانی های هیون جونگ تحت تاثیر قرار نمی گیره و بیشتر احساس میکنه اون خیلی زورگو هست و مدام عصبی میشه. اما این کمبود اعتماد به نفس خودشه که باعث شده عصبانی بشه. اون خیلی مسن تر از شرکت کننده های معمولیه و فکر میکنه سن یه فاکتور منفی براش محسوب میشه. هیون جونگ فکر میکنه اینطور نیست—این سن نیست، بلکه تجربه و توانایی هاست که اهمیت داره. اون بلندترین تشویق کننده رزاست وقتی رزا روی صحنه مسابقه قرار میگیره.

هیون جونگ رای اعتماد می ران رو هم به دست میاره. با اینکه می ران میخواست پولش رو پس بگیره، نظرش رو عوض میکنه. اون متوجه میشه که بدنش که یه زمانی ضعیف بوده، بعد از تمرین ها زیر نظر هیون جونگ خیلی قوی تر شده. می ران با مقایسه اون با روی دمدمی مزاج، که هیچ علاقه ای به مشتری ها یا تمرین هاشون نشون نمیده، دوباره به باشگاه 24 ساعته برگشته، و با خودش فکر میکنه که هیون جونگ بیشتر از اینکه بقیه خودشون رو باور داشته باشن، اون ها رو باور داره.

3. **مرد بچه گانه عضلانی**

با توجه به جثه و رفتار سخت گیرانه اش، آدم دلش نمیخواد با هیون جونگ دربیفته. با این حال، اون زیر ظاهر خشنش یه پسر بچه گم شده اس و مهربون ترین قلب رو داره. اون نسبت به آدم ها احساس مسئولیت میکنه، و تنها راهی که میتونه نگرانیش رو نشون بده اینه که اون ها رو مجبور کنه به رژیم غذایی و ورزششون پایبند باشن، چون این چیزیه که اون بهتر از همه بلده.

ما یه جنبه حساس از اون رو می بینیم وقتی بعد از اینکه ظاهر می ران توی عروسی خیلی بد پیش میره، ناراحت میشه. با اینکه نمیتونه اون رو دلداری بده، تمام تلاشش رو میکنه که مانع پرخوری هله هوله بشه، چون نمیخواد زحمات سختی که کشیده هدر بره. اون اهمیت میده اما نمیتونه ابراز کنه!

لحظه دیگه زمانیه که بعد از اینکه فکر میکنه ممکنه رزا رو خیلی تحت فشار گذاشته باشه و باعث آسیب دیدنش شده، ناراحتیش مشخص میشه. حتی می ران هم از دیدن هیون جونگِ همیشه جدی که قانون غذا خوردن سالم رو زیر پا میذاره و مرغ سوخاری میخوره، جا میخوره. اون خودش رو به خاطر اینکه رزا نمیخواد توی مسابقه شرکت کنه سرزنش میکنه، مسابقه ای که فکر میکنه شانس زیادی برای بردنش داره. پرخوری مرغ سوخاری، نسخه اون از یه فوران احساسیه.

می ران یه کشف تکان دهنده دیگه هم درباره هیون جونگ میکنه. اون خیلی دلنازکه و زود میترسه. هیون جونگ از تاریکی میترسه و وحشت داره که باشگاه جن زده باشه. اون دیده بود که هیون جونگ وقتی هودی سفیدش رو با یه روح اشتباه میگیره، برای نجات جونش فرار میکنه.

این مرد توی قلبش یه آدم رمانتیکه. می ران به طور اتفاقی توی بین اون همه کتاب های مربوط به تناسب اندام، آناتومی و رژیم غذایی متوجه میشه که اون عاشق داستان های عاشقانه است. هیون جونگ واقعا یه ترکیب عجیب از خشن و سخت از یه طرف و ملایم و مهربون از طرف دیگه است.

به نظر میرسه اون داره به می ران هم نزدیک میشه، چون مرتبا برای کمک به اون رو میاره. در حالی که این دوتا با هم دوست میشن و باشگاه دوباره روی پاهاش می ایسته، یه بازدیدکننده جدید توی باشگاه ظاهر میشه. یه پسر بچه به سمت هیون جونگ میدوه و اون رو بابا صدا میکنه، که باعث تعجب هیون جونگ و اطرافیانش میشه. آیا گذشته هیون جونگ داره گریبان گیرش میشه؟ آیا رابطه عاشقانه می ران و هیون جونگ حتی قبل از شروع شدن، از بین رفته؟ ما برای فهمیدن این موضوع توی قسمت های بعدی لحظه شماری میکنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *