اگه بخوایم یه لیست از کلیشههای سریالهای کرهای که انقدر تکرار شدن که دیگه طرفدارا ازشون خسته شدن درست کنیم، بدون شک، “ارتباط داشتن نقشهای اصلی در گذشته یا کودکی” صدر اون لیست قرار میگیره. واقعا، مگه دو تا آدم بزرگ نمیتونن بدون هیچ تعاملی تو بچگی یا گذشته، عاشق همدیگه بشن؟
پس اگه از این کلیشه خسته شدین و دنبال عاشقانههایی هستین که توش نقشهای اصلی همدیگه رو قبل از اینکه تو زمان حال عاشق بشن، نمیشناختن، باید بهتون بگم که جای درستی اومدین! اینجا چهار تا سریال کرهای عاشقانه رو معرفی میکنیم که توشون هیچ ارتباط کودکی یا گذشتهای وجود نداره.
هشدار: این سریالها همهشون باعث میشن شما کلی ذوق کنین، اما بعضیهاشون ممکنه اشکتون رو هم دربیارن، پس حواستون باشه!
**«ضربه تابستانی» (Summer Strike)**، که بر اساس وبتون «حوصله هیچ کاری رو ندارم» ساخته شده، یه عاشقانه اسلایس آو لایفه که دور زندگی یو روم (Seolhyun) میچرخه. یه زن جوون که تو سئول زندگی میکنه و تو یه انتشارات کار میکنه. شاید زندگیش بینقص نباشه، اما یه شغل ثابت و یه دوست پسر داره، تا اینکه یه روز، همهچی خراب میشه. اول کارشو از دست میده، بعد دوست پسرشو، و در نهایت، بزرگترین تراژدی زمانی اتفاق میوفته که مادر عزیزش فوت میکنه.
یو روم بعد از این همه درد و رنج، تصمیم میگیره که یه سفر درمانی رو شروع کنه و به یه شهر ساحلی کوچیک نقل مکان میکنه تا یه سال اونجا بمونه و دقیقا هیچ کاری نکنه و فقط روزهاشو بی هدف بگذرونه. اونجا با یه نابغه ریاضی که کتابدار شده، به اسم ده بوم (Yim Si Wan) آشنا میشه و حسابی بینشون شیمی به وجود میاد!
در حالی که بیشتر سریالهای کمدی رمانتیک کرهای -یا به طور کلی رام-کامها- شخصیتهای پر سر و صدا و عجیب و غریبی دارن که سریعا توجه شما رو جلب میکنن، «ضربه تابستانی» سریالیه که به درونگرا بودن زوج اصلیش افتخار میکنه. نقش اول مرد انقدر درونگراست که تو کل قسمت دوم، که تازه توش معرفی میشه، اصلا حرف نمیزنه. اما حتی وقتی کلمات کم میارن، شیمی بین این زوج خیلی واضح و دلنشینه.
«ضربه تابستانی» که بیشتر یه کمدی رمانتیکه، یه خرده پیرنگ هیجانی نیم پخته هم داره که تو طول سریال پخش شده، اما خوشبختانه، به روند داستان آسیبی نمیزنه.
**«سقوط بر روی تو» (Crash Landing on You)** یکی از اون سریالهای کرهایه که در ابتدای همهگیری کرونا، دنیای کی-دراما رو به مخاطبان جدیدی باز کرد، به همین خاطر معمولا به عنوان سریالی شناخته میشه که همه قبلا دیدنش. اما اگه شما ندیدین، وقتشه که بذارینش تو لیست تماشای بعدیتون.
این سریال شبکه tvN با پرواز پاراگلایدر یکی از ثروتمندترین وارثان کره جنوبی به اسم یون سه ری (Son Ye Jin) تو یه هوای طوفانی شروع میشه. باد انقدر شدیده که تراکتورها تو هوا پرواز میکنن. از اونجایی که اون نزدیک مرز کره شمالی بوده، آخرش سر از کره شمالی درمیاره و تو یه درخت اون طرف مرز گیر میافته و نمیتونه پایین بیاد. شب میگذره و روز بعد، با نقش اول مرد، یه سرباز کره شمالی به اسم ری جونگ هیوک (Hyun Bin) آشنا میشه و از درخت میوفته و روش فرود میاد، به همین خاطره که اسمش اینه. داستانشون از اونجا شروع میشه: سرباز قبول میکنه که اونو تو خونش قایم کنه و کمکش کنه به کره جنوبی برگرده، اما یه جایی تو مسیر، هردوشون عاشق هم میشن.
درسته که ارتباطهای گذشتهای تو سریالهای کرهای خیلی تکراری شدن، اما نمیتونن با کلیشه عشاق ستاره بخت برگشته رقابت کنن. هیچ چیزی نمیتونه به گرد پای اشتیاق و عاشق شدن آروم «سقوط بر روی تو» برسه که شما رو میخکوب میکنه. شیمی بین نقشهای اصلی انقدر زیاد بود که بازیگراش تو زندگی واقعی هم عاشق هم شدن و ازدواج کردن.
**«چون این اولین زندگیمه» (Because This Is My First Life)** یه سریال کرهای محصول سال 2017 هست که از کلیشه ازدواج مصلحتی یا قراردادی استفاده میکنه. داستان حول محور سه هی (Lee Min Ki) میچرخه، یه مرد باهوش که تو دهه 30 سالگی زندگی میکنه و تو زمینه تکنولوژی کار میکنه و شخصیتی مثل سنباده داره. برخلاف بیشتر هم سن و سالهایش تو سئول، اون یه خونه مال خودش داره، هرچند که باید قسطهای زیادی بابتش بده. برنامش چیه؟ یه همخونه پیدا کنه و از اجارهای که میگیره، بدهیهاشو پرداخت کنه. مشکل چیه؟ اون خیلی تو انتخاب مستاجر سختگیره. یه اخلاق عجیب دیگش چیه؟ اون نمیخواد ازدواج کنه و از دست مادرش که هر هفته سعی میکنه یه دختر جدید رو بهش قالب کنه خسته شده.
از اون طرف، جی هو (Jung So Min) یه نویسنده سریالهای کرهای تو دهه 30 سالگیه که هنوز به موفقیت بزرگش نرسیده و به عنوان دستیار نویسنده کار میکنه. با اینکه بزرگترین آرزوی جی هو اینه که عاشق بشه، اما تا حالا با کسی قرار نذاشته. اتفاقاتی میوفته و جی هو کار و جای زندگیشو از دست میده و کم مونده که برگرده به شهرش پیش خانوادهی از هم پاشیدهاش، و رویای نویسنده شدنش رو هم کنار بذاره. قبل از اینکه بره، سه هی یه پیشنهاد منحصربهفرد میده: باهاش ازدواج کن تا مادرش دست از سرش برداره، و اون بتونه با اجاره کمتر از نرخ بازار تو سئول زندگی کنه. و خب، معلومه که قبول میکنه!
«چون این اولین زندگیمه» شبیه «ضربه تابستانی» هست، چون هر دو سریال زوجهایی رو نشون میدن که درونگرا هستن. اما، در حالی که یو روم و ده بوم با وجود خجالتی بودنشون خیلی خوب با هم ارتباط برقرار میکنن، نقشهای اصلی «چون این اولین زندگیمه» خیلی عجیب و غریبن و تا قسمتهای آخر خودشونو باز نمیکنن. این عدم ارتباط بعضی وقتا خیلی کلافهکنندهاس و باعث میشه بیننده بخواد موهاشو بکنه. با این حال، این کلیشه خیلی خوب استفاده شده، سرگرم کننده است و پایان سریال رو رضایتبخشتر میکنه.
**«هندوانه چشمک زن» (Twinkling Watermelon)** تنها سریال تو این لیسته که منحصراً تو ژانر عاشقانه یا رام-کام قرار نمیگیره. با اینکه این سریال بیشتر روی خانواده، دوستی و موسیقی تمرکز داره، اما داستان عاشقانه توش انقدر دلنشینه که باید حتما تماشاش کنین!
داستان «هندوانه چشمک زن» تو سال 2023 با اون گیول (Ryeoun) شروع میشه، یه دانشآموز دبیرستانی که فرزند ناشنوایان هم هست. در طول روز، اون گیول یه دانشآموز کوشاست که سخت تلاش میکنه تا طبق خواسته پدرش، یی چان (Choi Hyun Wook) تو دانشگاه پزشکی قبول شه. اما شبها، با گیتار الکتریکش تو خیابونا میچرخه و زیر نور چراغای شهر، به اجرای خیابونی میپردازه.
وقتی پدرش متوجه روال شبانه اش میشه، یه بحث بزرگ بینشون درمیگیره، و این باعث میشه اون گیول از خونه فرار کنه. بر اثر یه اتفاق جادویی، اون به گذشته سفر میکنه، زمانی که پدرش خودش دانشآموز دبیرستانی بوده. در ابتدا، اون گیول فقط میخواد به آینده برگرده، اما خیلی زود متوجه میشه که تو این خط زمانی، پدرش عاشق یه دختر دیگه شده و حتی با مادرش، چونگ آه (Shin Eun Soo) ملاقات هم نکرده. برای جلوگیری از محو شدن وجود خودش، اون گیول ماموریت پیدا میکنه تا باعث بشه پدر و مادرش دوباره عاشق هم بشن.
درسته که ارتباطهای کودکی یا زندگی گذشته تو سریالهای کرهای بیش از حد استفاده شده، اما «هندوانه چشمک زن» به خاطر عنصر سفر در زمانش، که یه ارتباط آینده رو معرفی میکنه، متمایز میشه. بعضی از بینندهها ممکنه اینو شبیه هم بدونن، اما حتی بدون دخالت اون گیول، چونگ آه و یی چان تو خط زمانی اصلی هم عاشق هم شده بودن.
چیزی که رابطه این دو تا رو خیلی دوستداشتنی میکنه، فداکاری یی چان برای یادگیری زبان چونگ آه از همون لحظهایه که میفهمه اون ناشنواست، فقط به خاطر اینکه بتونه بهتر باهاش ارتباط برقرار کنه. این خیلی قبل از این بود که عاشقش بشه، اون فقط میخواست با یه دوست که بعدا عاشقش شد، ارتباط برقرار کنه و درکش کنه.
خب سومپیای عزیز! کدوم سریال کرهای عاشقانه که هیچ ارتباط گذشتهای نداشته رو بیشتر دوست داشتین؟ تو قسمت نظرات به ما بگین!
جاوریا یه متخصص سریالبازیه که عاشق اینه که کل سریالهای کرهای رو یه جا تموم کنه. فیلمنامه خوب، فیلمبرداری زیبا، و نبود کلیشه، راه رسیدن به قلبشه. اون به عنوان یه عاشق موسیقی، به هنرمندای مختلف تو ژانرهای مختلف گوش میده و عاشق گروه آیدل خود-تولید کننده SEVENTEEN هست. میتونید باهاش تو اینستاگرام به آدرس @javeriayousufs صحبت کنید.
در حال حاضر در حال تماشای: «نامیب» (Namib)، «پیشاهنگ عشق» (Love Scout)، و «متل کالیفرنیا» (Motel California).
منتظر تماشای: «متولد شده دوباره» (Reborn) و «قهرمان ضعیف کلاس 2» (Weak Hero Class 2).



